بعضی درد ها کمر خم می کنند
ﻣــﯽ ﮔــﻮﯾــﻨــﺪ :
" ﺧــﻮﺵ ﺑــﻪ ﺣــﺎﻟــﺖ !
ﺍﺯ ﻭﻗــﺘــﯽ ﮐــﻪ ﺭﻓــﺘــﻪ ﺣــﺘــﯽ ﺧـــﻢ ﺑــﻪ
ﺍﺑــﺮﻭ ﻧــﯿــﺎﻭﺭﺩﯼ ... ! "
ﻧــﻤــﯽ ﺩﺍﻧــﻨــﺪ
ﺑــﻌــﻀــﯽ ﺩﺭﺩﻫــﺂ
ﮐـــــﻤــﺮ ﺧــﻢ ﻣــﯽ ﮐــﻨــﻨــﺪ ، ﻧــﻪ ﺍﺑـــﺮﻭ
ﻣــﯽ ﮔــﻮﯾــﻨــﺪ :
" ﺧــﻮﺵ ﺑــﻪ ﺣــﺎﻟــﺖ !
ﺍﺯ ﻭﻗــﺘــﯽ ﮐــﻪ ﺭﻓــﺘــﻪ ﺣــﺘــﯽ ﺧـــﻢ ﺑــﻪ
ﺍﺑــﺮﻭ ﻧــﯿــﺎﻭﺭﺩﯼ ... ! "
ﻧــﻤــﯽ ﺩﺍﻧــﻨــﺪ
ﺑــﻌــﻀــﯽ ﺩﺭﺩﻫــﺂ
ﮐـــــﻤــﺮ ﺧــﻢ ﻣــﯽ ﮐــﻨــﻨــﺪ ، ﻧــﻪ ﺍﺑـــﺮﻭ
ای چراغ هر بهانه
از تو روشن از تو روشن
ای که حرفهای قشنگت ، منو آشتی داده با من
منو گنجشکهای خونه
دیدنت عادتمونه
به هوای دیدن تو پرمیگیریم از تو لونه
تا بیای که مثل هر روز برامون دونه بپاشی
منو گنجشکها میمیریم
تو اگه خونه نباشی
همیشه اسم تو بوده ، اول و آخر حرفهام
بسکه اسم تورو خوندم
بوی تو داره نفسهام
عطر حرفهای قشنگت ، عطر یک صحرا شقایق
تو همون شرمی که از اون سرخه گونه های عاشق
شعر من رنگ چشاته
رنگ پاک بی ریایی
بهترین رنگی که دیدم
رنگ زرد کهربایی
من و گنجشکهای خونه
دیدنت عادتمونه
به هوای دیدن تو
پرمیگیزیم از تو لونه
تا بیای که مثل هر روز برامون دونه بپاشی
من و گنجشکها میمیریم
تو اگه خونه نباشی ...
نبود حتی یه روزنه که این فضا رو بشکنه
به پات موندمو ثابت کردم خونه با تو روشنه
نبود حتی یه روزنه که این فضا رو بشکنه
به پات موندمو ثابت کردم خونه با تو روشنه
تنها شدن نمیدونی چه روزایی رد شد ازم
دلم میخواست کنارم بودی تا غصه هامو بگم
حقم نبود تو برزخی که تو ساختی من گم بشم
این حادثه هردومونو به مرزه ویرونی کشوند
یه معجزه تورو دوباره به زندگی برگردوند
فقط خدا منو نجات دادو به آرامش رسوند
تمام تنم میلرزد…
از زخمهایی که خورده ام..!!
من از دست رفته ام…شکسـ ــ ـ ـته ام
می فهمی؟؟
به انتهای بودنم رسیده ام
اما…!
اشــــــک نمیریزم
پنهان شده ام پشت
لبخـــندی که درد میــــکند
تقــویمِ امـسال هـــم..
بـا تقـــویــمِ پــارسال..
هیـــچ فــرقـی نمیـــکند..
وقتـی..
زنـــدگی..
تــا اطّـلاعِ ثــانــوی ..
تعــطــــــیل اسـت !